نماد"ی برای فرهنگ سازی"

صفحه ی شخصی میر محمد مطهری موید

نماد"ی برای فرهنگ سازی"

صفحه ی شخصی میر محمد مطهری موید

نو اصاله الخودمانی ها

میر محمد مطهری موید | سه شنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۵، ۱۲:۰۴ ق.ظ | ۵ نظر

فرهنگ - نقد




بسم الله الرحمن الرحیم

این یک نقد درون گفتمانی است.


چندین سال قبل، در دانشگاهی که دوره‌ی کارشناسی‌ام را در آن به پایان رساندم؛ روزی از روزهای محرم پس از اتمام نماز جماعت در مسجد دانشگاه، امام جماعت که همان مسئول نهاد دانشگاه هم بود برخلاف رویه‌اش به ایراد سخنرانی پرداخت. آن صحبت‌ها در جواب نشریه‌ای دانشجویی بود که توهین‌هایی به عزای امام حسین (ع) کرده بود. در اتاق نقل صحبت‌های آتشین و جواب‌های خوب و بجای مسئول نهاد بود که یکی از دوستان قدیمی‌تر و نکته‌بین گفت: ایشان فقط در مواردی به دفاع و جواب دادن برمی‌خیزند که به روحانیت توهینی شده باشد. وگرنه اگر به انقلاب یا امام و یا شهدا و ... کسی چیزی بگوید از ایشان صدایی درنمی‌آید. هرچند نتوانستم نقد دوستم را کاملاً بپذیرم اما ازآن‌پس حساس شدم که ببینم مسئول نهاد در چه مواقعی از خود عکس‌العمل نشان می‌دهد و در مقابل کدام هجمه‌ها بیشتر دفاع می‌کند.

در دوران دانشجویی افتخار فعالیت در تشکلی را داشتم و دارم که ادعای الگو گیری از شهید بهشتی و شهید مطهری را داشت. از همان روزهای اول جذب شدنم، دائم از زبان سید بزرگواری از قدیمی‌های تشکلمان سخنانی زیبا از شهید مظلوم دکتر بهشتی می‌شنیدم. چندین سال در سطوح مختلف تشکل دانشجویی فعالیت کردم و سعی داشتم تا جایی که می‌توانم آن جملات را در ذهن زنده نگاه‌دارم؛ اما پس از اتمام دوره‌ی کارشناسی و ورود به فضاهای کاری و فرهنگی خارج از دانشگاه یکی از جمله‌های شهید بزرگوار دکتر بهشتی را همواره در تضاد با خیلی از تشکل‌ها و نهادها و ادارات می‌دیدم. تشکل‌هایی که بیشتر تلاش‌هایشان در جهت حفظ خودشان است: تشکل باید پاسدار ارزش‌ها باشد نه پاسدار خود. نگهبان ارزش‌ها باشد نه نگهبان خود. هر وقت این تشکل به‌جای آن‌که نگهبان ارزش‌ها باشد و خدا‌پرست و حق‌پرست و کمال­دوست و کمال‌خواه باشد، خودخواه شد، آن‌وقت یک طاغوت می‌شود.

مشکلات و عملکردهای متناقض و بر اساس استانداردهای دوگانه در بسیاری نهادها گاه به ضرب‌المثل تبدیل‌شده است. همیشه معتقد بوده‌ام و هستم که شرط لازم ریشه‌کن شدن هر فسادی در هر محیطی، اقتدار، سرعت و دقت در عین همه‌گیر بودن اعمال قضایی و سرعت در اجرای آن است. به‌راستی از نگارش هر نوع نقدی در این زمینه بر خود نگرانم؛ پس این مورد را نقد نمی‌کنم. مثالی دیگر. علما و فضلا و دردمندان در مورد اثرات مخرب برخی برنامه‌های تلویزیون ازجمله فیلم‌ها و سریال‌ها و... کم تذکر نداده‌اند؛ اما در کدام مورد به انقلابی‌ترین! شکل ممکن با تهیه‌کننده‌ای برخورد شد و بحثش بالا گرفت؟ در داستان برنامه سمت خدا! چرا که از سازمان انتقاد شده بود. بازهم مثال این پاسداری از خود را آن سال‌ها در دانشگاه می‌دیدم که در برخی تریبون‌ها برخی دانشجوها به خیلی چیزها توهین می‌کردند که معمولی‌ترینش اسلام بود؛ اما کافی بود یک نفر به مسئول دانشگاه بگوید بالای چشمت ابرو است... . چرا از خودمان مثال نزنم. در آن سال‌های دور، تنها دفعه‌ای که تمام بچه مذهبی‌ها و تشکل‌ها و هیئت‌ها و کانون‌های مذهبی دانشگاه یک‌صدا شدند و تا پای عوض کردن معاون دانشگاه رفتند؛ زمانی بود که یکی از نشریات زرد دانشگاه به تشکل‌ها توهین کرده بود. وگرنه در باقی مواقع چه بی‌حجابی باشد چه سخنران فتنه‌گر باشد چه پای نظام در میان باشد؛ اتحاد که سهل است؛ کسی در میدان نبود.

مطلب حاشیه‌دار این روزها که درواقع این نوشتار برای پرسیدن چند سؤال پیرامون آن نگاشته شده؛ کنسرت است. اصلاً با این کاری نداریم که اگر کنسرت بد است چرا فقط در مشهد و قم نباید برگزار شود و باقی استان‌ها به ما چه ارتباطی دارد. این را هم نمی‌خواهم بگویم که اگر با خود موسیقی مشکلی ندارند و با حواشی زننده‌ی غالب کنسرت‌ها مشکل‌دارند؛ مگر آن حواشی مثلاً بر مردم شیراز و همدان و اهواز و رشت و اردبیل بی‌اثر است؟ بازهم به من مربوط نیست که بگویم برگزاری کنسرت در قم جز یک لجبازی کودکانه و کم ­خردانه چیز دیگری نبوده است. سؤال اساسی من این است: فضای کنسرت اگر بی‌تربیتی باشد (که معمولاً هم هست) در مشهد و در حضور امام معصوم بی‌تربیتی تر است یا در قم و محضر خواهر محترم امام معصوم؟ اگر اجتماع طلاب مثلاً به‌جای قم در تبریز بود آیا بازهم سروران به اجرای کنسرت در قم اعتراض می‌کردند؟ آیا حضور مقدس برخی سروران از حضور مضجع نورانی ثامن‌الحجج مقدس‌تر است که حتماً باید در قم کنسرت برگزار می‌شد تا صدای برخی دوستان دربیاید؟ حتماً باید در قم کنسرت راه می‌انداختند که وزیر به استعفا بیفتد؟ هیچ به این فکر کرده‌اید که مرزهای زندگی اسلامی را تا قم المقدسه کوچک کرده‌ایم؟ نصف مساجد کشور بی امام جماعت مانده است و نصف دیگر به‌ندرت سه وعده نماز جماعت دارد آن‌وقت موضوع حرکت‌های انقلابی ما شده است: خودمان. ما پاسدار خود هستیم نه پاسدار ارزش‌ها؛ نگهبان حریم خود هستیم نه نگهبان ارزش‌ها. دانشجوی کمترینی چون من شرم داشت که از عین عبارت مرحوم منیر استفاده کند. گفتم شاید استفاده این عبارت توسط من بی‌ادبی باشد. تغییرش دادم به: اصاله الخودمانی. ما نسل نوی این آسیب هستیم؛ ما "نو اصاله الخودمانی­ ها".

نظرات  (۵)

  • توحید محمدزاده
  • ما پاسدار خود هستیم نه پاسدار ارزش‌ها؛ نگهبان حریم خود هستیم نه نگهبان ارزش‌ها. دانشجوی کمترینی چون من شرم داشت که از عین عبارت امام راحل عظیم الشان استفاده کند. گفتم شاید استفاده این عبارت توسط من بی‌ادبی باشد. تغییرش دادم به: اصاله الخودمانی. ما نسل نوی این آسیب هستیم؛ ما "نو اصاله الخودمانی­ ها".

    برگرفته از وبلاگ nemad.blog.ir



    سلام علیکم برادر عزیز
    مطلب به حقی بود و این بی خیالی و به من چه ها در حال افزایش است . ولی راه چاره بیداری همگانی است یعنی همه باید از خواب بیدار شیم . آخه کی باورش میشه که برخی در داخل به فکر استحاله ی فکری و عقیدتی ما هستند . هر حرکتی هم میشه قبل از همه چیز همین مردم ساکتت میکنند . فکر میکنم انتخابات پیش رو فرصت خوبی است برای اصلاح امور . با تشکیل دولت اسلامی خیلی از موارد این چنینی حذف خواهد شد و فرصت رشد و تعالی بیشتری فراهم خواهد شد ولی اگر به همین منوال ادامه یابد سوختن و ساختن هم اضافی است باید مرد . 
    پاسخ:
    سلام 
    ممنون از لطف شما توحید جان 
    برخی از صاحب نظران در "دولت اسلامی" شک دارند. آوینی هم معتقد است مشکل از سیستم است. آیا حکومت اسلامی با دولت وام دار مدرنیسم میتواند اداره شود ؟ 
    دعامون کن

    برادر بزرگوار سلام

    مثلی هست که میگه: «فکر دوّم مسلمان مال منه!»

    سرافراز باشید.

    ب.ن:

    تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

    پاسخ:
    سلام علیکم. 
    خوشحال شدم که نظر شما رو دیدم
    این مثل رو نشنیده بودم. سرچ هم کردم چیزی بدستم نیامد. همچنین نتوانستم تصور کنم که این مثل چه میگوید . 
    اگر ممکنه خودتون توضیح بدید 
    ممنون
    ............................
    بعد نوشت. 
    با کمک یکی از دوستان آذری زبان فهمیدم معنی مثل رو . ایشون گفتن یعنی مسلمان اول یه کاری میکنه بعدا که فکر میکنه میگه اشتباه کردم. درسته؟ 

    سلام علیکم

    این تعبیر«فکر دوّم مسلمان مال منه!» وقتی به کار برده میشود، که شخص مسلمان در انجام کاری اشتباهی را مرتکب شود و در نوبت بعد با اصلاح روش و رفع عیوب قبلی آن را به نحو مطلوبی انجام می دهد. اینجا شخص غیر مسلمان از این تعبیر استفاده می کند.

    در شهر ما (همدان) که سابقه سکونت و حضور یهودیان به گذشته های خیلی دور برمی گردد و هنوز هم البته با جمعیت اندک و قلیلی ادامه دارد(بعدازانقلاب عده زیادی از آنان به اسرائیل یا دیگر کشورها(آمریکا و کانادا) رفتند، ضرب المثلی از زبان یهودیان در بین مردم شهر رواج داشت که موید همین مطلب اما با ادبیات و کلماتی دیگر.

    "قربان عقل آخر مسلمان"

    پاسخ:
    سلام همشهری گرامی 
    ممنون از نظر شما. التماس دعا
  • هم دانشگاهی شما
  • سلام مطلب بجایی بود و نقد ایده آل و خرمندانه ....
    یادش بخیر اون روزای دانشگاه و مراسم های دانشگاه و تشکل و ...
    جدا عرض میکنم هدف و چیدمان تشکل عالی بود و آرمانگرا .... الان که توی سیستم دولتیم آرزو دارم اون فضا و اون دیدگاهها و حال و هوا بر ادارات و سیستم دولتی حاکم شود ...ینی خداییش میشه ؟
    پاسخ:
    سلام . خوشحالم که برای این مطلب نظر دادید . روزگار امروز ما با ایده آل ها خیلی فاصله داره . اول ایده آل ها و قله را باید ترسیم کرد و دوم حرکت را نباید متوقف کرد.
    چیزی که باید همیشه باشه توصیف و تصویر ایده آل هاست. آیا شکلی از سیستم دولتی اسلامی را کسی تا به حال ترسیم کرده است؟
    وقتی نمیدانیم به چه چیز باید برسیم، راه رفتن بی خودی است.

  • هم دانشگاهی شما
  • سلام مجدد
    دقیقا همینطوره نمیدانیم هدف چیه ؟ و بکجا میرویم بی برنامگی و ریا و  پرداختن به ظاهر آفت جامعه به ظاهر اسلامی مان شده. طوریکه قریبانگیر خود بچه های مذهبی هم شده این بدبختیها ....به فکر اصلاح که میفتم واقعا میبنیم چقدره سخته تغییر جامعه و آخر سر تنها کاری که از دست میاد متاسفانه فقط همین حفظ خود از آفتهاست اینم اگه دست خودمون باشه واقعا ...
    بسی حرف است ولی ....

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی