نماد"ی برای فرهنگ سازی"

صفحه ی شخصی میر محمد مطهری موید

نماد"ی برای فرهنگ سازی"

صفحه ی شخصی میر محمد مطهری موید

۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

پیچ تاریخی به سمت مرز روشن جهان بینی ها

میر محمد مطهری موید | پنجشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۲:۴۵ ب.ظ | ۳ نظر

فرهنگ



بسم الله الرحمن الرحیم 

کاسبی همان اصالت دادن به نفع است. دوقطبی تمدنی لیبرالیسم و اسلامی کم‌کم در حال روشن‌تر شدن است

مرز میان این دو تمدن دقیقاً از وسط کشورهای اسلامی می‌گذرد. بخش عمده‌ای از مردم جهان در دهه‌های اخیر به آرامش پس از انتخاب رسیده بودند. انتخاب گروهشان. اما مردم کشورهای اسلامی و به‌ویژه ایران در دوره‌ای پرتنش زندگی کرده‌اند که از طرفی اسلام‌گرایان به دنبال اثبات توان تمدن سازی خود بوده‌اند و از طرفی لیبرال‌ها به دنبال حفظ شرایط خود در اشراف به منابع ثروت و قدرت دنیا

ویژگی خاص ایران به‌عنوان منبع تولید ادبیات تمدن اسلامی؛ به دلیل آنکه قوای طرفدار جهان‌بینی اسلامی پایگاهی قوی‌تر در مقابل طرفداران نگاه لیبرالی دارند؛ باعث شده است طیف‌های مختلفی، از مردم عادی گرفته تا سیاسیون رده اولی، ناگزیر به انتخاب نوع جهان‌بینی خود باشند

کمی پس از انقلاب که دوقطبی انقلابی و ضدانقلاب جای خود را به دوقطبی اصلاح‌طلب و اصولگرا داد، افراد و جریان‌های مختلف سعی در تعریف خود در یکی از این دو جناح داشتند. لیکن از همان روزهای اول نوعی ابهام در این دسته‌بندی خودنمایی می‌کرد. تعاریفی و اصطلاحاتی مانند اصول‌گرایان کاسب؛ امریکنوفیل؛ ابطال طلبان (!)؛ حزب باد؛ تلاش‌هایی در جهت رفع ابهام دوقطبی اشتباهی اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی است. پس از فتنه 88  مطالبه‌ای شروع شد که به دنبال کشف دقیق مرزهای میان دو قطب اساسی و بدون ابهام فکری در ایران بود

در شرایط امروز دولت جمهوری اسلامی ایران و با مطرح‌شدن کلیدواژه‌ای مثل نفوذ در میان مردم و سیاسیون، دوقطبی اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی دیگر قابل اعتنا نیست و نه‌تنها کمکی به تحلیل‌های سیاسی نمی‌کند که موجب گمراهی برخی مردم و تحلیل گران شده است. دوقطبی تمدنی اسلام و لیبرالیسم که مرزهای اساسی آن از وسط ایران گذر می‌کند؛ روزبه‌روز در حال روشن‌تر کردن یارکشی‌های خود است. مردم و سیاسیون کم‌کم در حال انتخاب طرف موردعلاقه خود هستند. انتخاب می‌کنند که به نفع، اصالت دهند یا به‌حق؛ به دنبال خود باشند یا عدل؛ در تیم اسلام انقلابی بازی کنند یا در زمین لیبرالیسم منفعت‌طلب.

مردم و سیاسیون یا انتخاب کرده‌اند و یا در حال انتخاب‌اند که طرف دار شعارهایی مثل آزادی، حداکثر سازی خوشی، منافع ملی، نسبی‌گرایی در اخلاق، پوپولیسمِ پلورالیسم فرهنگی، ایدئولوژی زدایی، فردگرایی، اصالت عقل تجربی، سود و منفعت‌گرایی، جدایی دین از اداره و سیاست، تخصص گرایی  و سازش و تعامل با دشمنان باشند؛ یا پیرو اصول و آرمان‌هایی مانند عدالت‌طلبی، حق، ایدئولوژی و اصول اسلامی، جمع‌گرایی در کنار احترام به فرد، خانواده محوری، اصالت فطرت، هدف فردی و اجتماعی سیر الی الله، اعتقاد به غیب، اصالت به سعادت اخروی در کنار سعادت دنیوی، تعهد گرایی، دینی کردن اداره و سیاست، اخلاق غیر نسبی، ترویج فرهنگ اسلامی و صدور انقلاب.

کاسبی عملیات طبیعی یک انسان لیبرال است؛ چه خود بداند لیبرال است چه نداند. در این مبارزه طبیعت رفتار هرکدام از دو قطب اثبات ارزش‌های خود و ابطال نهادهای طرف مقابل است. نگاه صرف به عملیات ابطال طلبی طرف لیبرال ناشی از همان نگاه ناقص حزب اللهی هاست: تهدید محوری.

طرفداران تمدن و جهان‌بینی اسلامی نیز باید به نوبه خود ابطال طلب باشند و اثبات گر: تلاش در جهت ابطال نهادها و ارزش‌های طرف مقابل و اثبات و استفاده از ظرفیت‌های خود.

بعد از دوران صدر اسلام این اولین باری است که دو قطبی واقعی تمدنی در جهان، بین نفسانیت تام و الوهیت تمام واقع شده است. معنی اساسی پیچ تاریخی، نتیجه ی مبارزه ی میان این دو قطب است. اگر جریان اسلام انقلابی مقاومت کند بی شک بنا بر عهد الهی پیروز است؛ لیکن اگر جریان مقاومت از هم بپاشد چه بسا تا هزار و چهارصد سال دیگر هم جریان تمدنی اسلام نتواند در مقابل نفسانیت علم بردارد.

...

التماس دعا

 

  • میر محمد مطهری موید

رابطه ملیت ایرانی و اسلام

میر محمد مطهری موید | شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۴، ۰۶:۲۱ ب.ظ | ۰ نظر

شهید مطهری



بسم الله الرحمن الرحیم 


از دیدگاه شهید مطهری

  1. ملیت پرستی بر خلاف اصول و تعلیمات اسلام است؛ لکن احساسات ملی تا جایی که جنبه مثبت داشته؛ نتیجه اش خدمت به هموطنان باشد قابل قبول است.
  2. در نگاه تمدنی، در حالی که جامعه ی اسلامی قرن هاست به وحدت فکری و عقیده ای و ایدئولوژیکی رسیده است، تهییج احساسات ملی، نوعی ارتجاع و عقبگرد است و موجب تفرقه و جدایی میشود.
  3. تبلیغات ضد عربی در بین مسلمانان به ویژه ایرانیان، در جهت ضربه به اسلام است.
  4. منطقی عالی تر از ناسیونالیسم وجود دارد و آن این است که هیچ خردمندی، یک مساله علمی یا فلسفی یا اعتقادی را به صرف اینکه ملی و وطنی است؛ نه میپذیرد و نه رد می کند.

 
  • میر محمد مطهری موید

خاطره های تشکیلاتی 3

میر محمد مطهری موید | شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۴، ۰۵:۲۰ ب.ظ | ۴ نظر

تشکیلات


کشاورز و مطهری و شیرازی



بسم الله الرحمن الرحیم


قصد دارم طی مطالب دنباله داری خاطرات و تجربیات تشکیلاتی خود و دوستانم را ثبت کنم. عموم این خاطرات و مسائل در دفترچه ی یادداشت کار های روزانه ای که در آن سال ها داشتم یادداشت شده است. انشالله که مفید باشد .

مطالبی که عینا در دفترچه یادداشتم نوشته ام را بصورت خمیده ( ایتالیک ) نشان دار کرده ام

...

قرار بر این بود که در این مطلب به جلسه ی آشنایی برادران کاندیدا، شب انتخابات شورای مرکزی، که در دفتر خوابگاهی تشکیل شد بپردازم. این جلسه برای آشنایی کاندیدا های شورای مرکزی با یکدیگر تشکیل شد. در این جلسه کاندیدا ها خود را معرفی کردند و نظراتشان را در مورد جاد و انتخابات شورای مرکزی بیان کردند. به جز مطالبی که یادداشت کرده ام چیز دیگری از صحبت های دوستان به یاد ندارم.

در دفترچه نوشته ام : جلسه قبل از انتخابات - 89/1/23 ساعت 12:30 شب

برخی از برادران کاندیدا در آن جلسه حضور نداشتن. نکاتی از صحبت های هر کدام از حاضرین را یادداشت کرده ام که در ادامه می آید:

دوست خواه : در هیات کار کرده. جامعه باید جذبه داشته باشد و آپدیت باشد. جامعه راکد است. باید جذب نیرو و آموزش داشته باشیم. اگر رای نیاورم هم کار میکنم.

کشاورز: شورای مرکزی بوده. واحد اجرایی و آموزش. کارهایی تا امروز شده است. باید توی گود باشی. تاکید بر کار تشکیلاتی. در کانون های مسجد فعالیت داشته است.

شیرازی: دوسال در جامعه بوده. معاونت مالی

مطهری: حرف های خودم را ننوشتم

فراشی: ورودی 85 ریاضی. به خاطر دل خودم کار میکنم. دبیر انجمن علمی ریاضی. کانون قرآن

زبردستی: فعالیت در بسیج و کار فرهنگی. حضور در برنامه های مختلف و داشتن مسئولیت در آنها. هدف از حضور یاد گیری است.

زارعان: در تشکل فعالیتی نداشته. حضور در هیات محله و کانون های فرهنگی

پیام ( حضور نداشت. یاری معرفی اش کرد): پرسنلی بسیج بوده است

نادعلی: اهل نیشابور. شورای استانی انجمن دانش آموزی در خراسان. ngo فیزیک دانان جوان به صورت کشوری. مسئول فرهنگی بسیج دانشجویی. بسیار فعال در نشریه


یاد آوری خاطرات قدیمی و صحبت های دوستان دل نشین است. آن شب هیچ کس نمیدانست فردا قرار است چه شود. فکر هایم را کرده بودم. فکر میکردم علی کشاورز به دلیل تجربیه بیشترش در شورا دبیر میشود و خودم هم دوست داشتم مسئول واحد آموزش باشم و زینلیان هم قائم مقامم شود. هرگز فکرش را نمیکردم که چند روز دیگر به عنوان دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه ارومیه انتخاب شوم. 

شب بعد از آن که دبیر شدم، علیرضا یاری مواردی را به من متذکر شد که در دفتر چه ام با عنوان وصایای یاری نوشته ام:

  1. جذب نیرو
  2. گرفتن لیست از کارپرداز( خیری)
  3. گرفتن کیس ها از تعمیرگاه-راه اندازی دفاتر دامپزشکی و علوم با کامپیوتر
  4. پیگیری دفتر در دانشکده فنی
  5. تعیین دبیر و مسئول واحد خواهران تا قبل از اتمام اردیبهشت برای تمام دانشکده ها
  6. تحویل گرفتن اموال از کسانی که اموال دست آنها است
  7. یک ضبط دست کانون قرآن داریم که نمیخواهد بگیریدش
  8. لیست اموال تمام دانشکده ها را در بیاورید
  9. خواهران بعد از ساعت 2 در هیچ دفتر دانشکده ای نباشند. امنیت ندارد. مگر با اجازه مستقیم دبیر
  10. شارژو تعمیر کارتریج پیرنتر
  11. اردو مشهد از حالا پیگیری شود. فقط برای ورودی های 88 
  12. گرفتن اشتراک نشریات کشوری
  13. ترمی یک جلسه دیدار با شکری نیا
  14. ارتباط مستمر با نهاد دانشگاه
  15. حضور مستمر در مجامع ماهانه اتحادیه
  16. تمام اعضای شورای مرکزی در کنگره اتحادیه شرکت کنند
  17. حضور در همایش های سالانه اتحادیه
  18. ارتباط مستمر با دفاتر دانشگاه های دیگر
  19. خرید یک عدد موبایل برای دبیر دفتر
  20. گرفتن خط با صفر آزاد برای دفتر مرکزی
  21. گرفتن مراسم دعا و زیارت در دفتر خوابگاهی
  22. سعی در تجهیز کتابخانه ها
  23. راه اندازی ارگان رسمی جامعه اسلامی دانشجویان
  24. گذاشتن ریش ( برایت حرف در می آورند)
  25. گرفتن اتاق 101 آزادگان که همیشه دست بچه های جامعه اسلامی بوده است
عمل به خیلی از این توصیه ها هنوز هم میتواند موضوعیت داشته باشد.

التماس دعا
  • میر محمد مطهری موید

آیا می‌توان شبکه‌های تلویزیونی تخصصی را خصوصی کرد؟

میر محمد مطهری موید | دوشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۴، ۰۱:۵۹ ب.ظ | ۲ نظر

سیاست گذاری رسانه ای


تلوزیون


بسم الله الرحمن الرحیم

چند وقتی نبودم و از این بابت پوزش می طلبم.

...


این یادداشت در مورد رد یا تایید اصل خصوصی سازی شبکه های تلوزیونی نیست. موضوع این متن، نقد راه حلی است که این روز ها طرفداران خصوصی سازی شبکه های رادیویی و تلوزیونی از آن صحبت میکنند: خصوصی سازی شبکه های تخصصی مثل شبکه ورزش، شبکه سلامت و خیلی موضوعات به ظاهر تخصصی دیگر.

گروهی از متخصصان رسانه بر این باورند که برخی موضوعات تخصصی که جنبه‌ی سیاسی فرهنگی اقتصادی ندارند می‌توانند در قالب شبکه‌های تخصصی؛ خصوصی شوند. مدتی من هم به دلیل درس خواندن در کلاس‌های دانشگاه بر این باور بودم؛ اما دو سؤال ذهن مرا به خود مشغول کرده بود:

1- آیا جدا کردن موضوعات تخصصی از مسائل سیاسی، فرهنگی، اعتقادی؛ نوعی سکولاریسم رسانه‌ای نیست؟

2- آیا می‌توان در عمل موضوعات سیاسی، فرهنگی، اعتقادی و... را از هم جدا کرد و موضوعات و شبکه‌هایی تخصصی و عاری از جهت‌گیری‌های سیاسی، فرهنگی، اعتقادی ساخت؟

چند وقتی‌که فکر کردم در مورد جواب سؤال اول خودم را راضی کردم که برخلاف نظر اساتیدم نظر دهم: جدا کردن موضوعات تخصصی از مسائل سیاسی، فرهنگی و به‌ویژه اعتقادی نوعی سکولاریسم است.

در مورد سؤال دوم هم، دو مثال از هزاران مثالی که مرا به نتیجه قطعی رساندند را بیان می‌کنم:

اولین مثال داستان دعوت شدن دکتر ظریف به برنامه نود است. یکی از شبکه‌های خصوصی که مدنظر اساتید است شبکه ورزش خصوصی است. خوب می‌بینیم که در عمل اگر چنین شبکه‌ای داشته باشیم نمی‌توان آن را از سیاست جدا دانست.

مثال دوم همین‌الان دارد از تلویزیون خانه ما پخش می‌شود، برنامه بهونه با اجرای سامان گلریز. شنیدن ناخواسته حرف‌های سامان گلریز که به‌عنوان مقدمه‌ی برنامه‌اش در مورد ملزومات توسعه پایدار ازجمله حفاظت محیط ‌زیست صحبت می‌کند؛ باعث شد مطالعه کتاب زبان را نیمه‌تمام بگذارم و این جملات را بنویسم. دوستان با کمی مطالعه به عمق واژه‌هایی مثل توسعه پی خواهند برد که با ظاهری فریبنده تغییر عمیق فرهنگی کشورهای به‌اصطلاح جهان سوم (!؟!) را مدنظر دارد.

نظام رسانه‌ای صداوسیما در جمهوری اسلامی ایران بدون تعارف؛ یک نظام ایدئولوژیک و متمرکز است. مجوز دادن به افراد، احزاب یا نهادها برای راه‌اندازی شبکه‌های تلویزیونی خصوصی از ابتدا یکی از خطوط قرمز رسانه‌ای جمهوری اسلامی ایران بوده است.

این‌که آیا این خط‌مشی صحیح است یا نه به این یادداشت ربطی ندارد؛ اما این‌که آیا این بهانه که با تخصصی شدن شبکه‌ها می‌توان با خیال راحت آن‌ها را خصوصی کرد؛ وارد نیست. مشکل اساسی این استدلال نه‌فقط در استفاده ابزاری صاحبان رسانه‌های تلویزیونی تخصصی خصوصی از رسانه‌هایشان؛ مثل مورد برنامه نود است؛ بلکه در آمیخته شدن برخی اصطلاحات تخصصی با زندگی روزمره ما و متشابه بودن برخی مفاهیم آن‌ها هم هست که  موجب می شود گاه خواسته و گاه ناخواسته، پیام‌های فرا واژه‌ای به مخاطب منتقل شود. سامان گلریز ممکن است عمق فرهنگی واژه‌ی به‌ظاهر اقتصادی " توسعه" را نداند؛ اما استفاده‌ی زیاد این‌گونه واژه‌ها در جامعه موجب استفاده آن‌ها در چنین برنامه‌هایی خواهد شد؛ حال بماند که خیلی‌ها هم می‌توانند امثال او را به استفاده از چنین واژه‌هایی سوق دهند.

در مورد همین یک واژه‌ی توسعه خوب است توضیح دهم که در ایران دو گروه وجود دارد. گروه طرفدار توسعه مثل اصلاح‌طلبان و تکنوکرات ها و گروهی از به‌ظاهر اعتدالیون و گروهی از اصول‌گرایان بی‌سواد. عده‌ای هم با مفهوم توسعه مخالف‌اند مانند اصولگرایان ایدئولوژیک تر، دلواپسان و افرادی که ازنظر فکری به ولایت‌فقیه نزدیک‌ترند؛ که واژه‌ی پیشرفت را پیشنهاد داده‌اند (الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت). خوب حال بگویید با ترویج کلمه‌ای مثل توسعه و اتفاق جالبی مثل استفاده آن در یک برنامه‌ی آشپزی در تلویزیون؛ چرا صداوسیما باید این حداقل کنترلی (!) که بر برنامه‌های رادیو تلویزیونی دارد را هم از دست بدهد؟ آن‌هم با بهانه‌ای سطحی مثل تخصصی کردن شبکه‌های خصوصی.

این راه حل فقط نوعی خود فریبی ( یا دگر فریبی ) است که نتیجه ای جز سهل انگاری در قانون گذاری ندارد.

...


التماس دعا

  • میر محمد مطهری موید