نماد"ی برای فرهنگ سازی"

صفحه ی شخصی میر محمد مطهری موید

نماد"ی برای فرهنگ سازی"

صفحه ی شخصی میر محمد مطهری موید

سر واز

میر محمد مطهری موید | يكشنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۵، ۰۲:۳۵ ق.ظ | ۰ نظر

شخصی - فرهنگ



بسم الله الرحمن الرحیم


این روز ها انگار تلگرام برای همه سهل الوصول تر و همه گیر تر از سایت و وبلاگ شده است. 

بسیار خوشحالم میکنید اگر کانال تازه تاسیس بنده رو در تلگرام دنبال کنید 

روش جدید و جالبی رو توش در پیش گرفتیم. دوستان نقد ها و نظر هاشون رو در مورد مطالب کانال مینویسند یا میگند (صوتی) و برای بنده میفرستند و من اون ها رو توی کانال قرار میدم . موضوعات اینطور از جوانب مختلفی بررسی میشن...

در آخر هم به یکی از دوستان به قید قرعه هدیه ای میدیم . 

تشریف بیارید و ما رو از نظر های ارزشمندتون محروم نذارید. 

سر واز-تلاشی برای فرهنگ

https://t.me/joinchat/AAAAAD68ekdKF_Kuq1sZbw

البته این وبلاگ هم به جای خود باقی است...

یاعلی

  • میر محمد مطهری موید

سوال

میر محمد مطهری موید | سه شنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۵، ۰۳:۵۲ ب.ظ | ۰ نظر

نقد



بسم الله الرحمن الرحیم


سوال : صرف نظر از همه تعریف ها و تمجید های رسانه های اصول گرا از اعتراض آیت الله لاریجانی به دکتر روحانی، آیا قرابتی بین این اعتراض و مطلب قبلی این وبلاگ نمیبینید؟ 

ما پاسدار خود هستیم نه پاسدار ارزش‌ها؛ نگهبان حریم خود هستیم نه نگهبان ارزش‌ها. 


  • میر محمد مطهری موید

نو اصاله الخودمانی ها

میر محمد مطهری موید | سه شنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۵، ۱۲:۰۴ ق.ظ | ۵ نظر

فرهنگ - نقد




بسم الله الرحمن الرحیم

این یک نقد درون گفتمانی است.


چندین سال قبل، در دانشگاهی که دوره‌ی کارشناسی‌ام را در آن به پایان رساندم؛ روزی از روزهای محرم پس از اتمام نماز جماعت در مسجد دانشگاه، امام جماعت که همان مسئول نهاد دانشگاه هم بود برخلاف رویه‌اش به ایراد سخنرانی پرداخت. آن صحبت‌ها در جواب نشریه‌ای دانشجویی بود که توهین‌هایی به عزای امام حسین (ع) کرده بود. در اتاق نقل صحبت‌های آتشین و جواب‌های خوب و بجای مسئول نهاد بود که یکی از دوستان قدیمی‌تر و نکته‌بین گفت: ایشان فقط در مواردی به دفاع و جواب دادن برمی‌خیزند که به روحانیت توهینی شده باشد. وگرنه اگر به انقلاب یا امام و یا شهدا و ... کسی چیزی بگوید از ایشان صدایی درنمی‌آید. هرچند نتوانستم نقد دوستم را کاملاً بپذیرم اما ازآن‌پس حساس شدم که ببینم مسئول نهاد در چه مواقعی از خود عکس‌العمل نشان می‌دهد و در مقابل کدام هجمه‌ها بیشتر دفاع می‌کند.

در دوران دانشجویی افتخار فعالیت در تشکلی را داشتم و دارم که ادعای الگو گیری از شهید بهشتی و شهید مطهری را داشت. از همان روزهای اول جذب شدنم، دائم از زبان سید بزرگواری از قدیمی‌های تشکلمان سخنانی زیبا از شهید مظلوم دکتر بهشتی می‌شنیدم. چندین سال در سطوح مختلف تشکل دانشجویی فعالیت کردم و سعی داشتم تا جایی که می‌توانم آن جملات را در ذهن زنده نگاه‌دارم؛ اما پس از اتمام دوره‌ی کارشناسی و ورود به فضاهای کاری و فرهنگی خارج از دانشگاه یکی از جمله‌های شهید بزرگوار دکتر بهشتی را همواره در تضاد با خیلی از تشکل‌ها و نهادها و ادارات می‌دیدم. تشکل‌هایی که بیشتر تلاش‌هایشان در جهت حفظ خودشان است: تشکل باید پاسدار ارزش‌ها باشد نه پاسدار خود. نگهبان ارزش‌ها باشد نه نگهبان خود. هر وقت این تشکل به‌جای آن‌که نگهبان ارزش‌ها باشد و خدا‌پرست و حق‌پرست و کمال­دوست و کمال‌خواه باشد، خودخواه شد، آن‌وقت یک طاغوت می‌شود.

مشکلات و عملکردهای متناقض و بر اساس استانداردهای دوگانه در بسیاری نهادها گاه به ضرب‌المثل تبدیل‌شده است. همیشه معتقد بوده‌ام و هستم که شرط لازم ریشه‌کن شدن هر فسادی در هر محیطی، اقتدار، سرعت و دقت در عین همه‌گیر بودن اعمال قضایی و سرعت در اجرای آن است. به‌راستی از نگارش هر نوع نقدی در این زمینه بر خود نگرانم؛ پس این مورد را نقد نمی‌کنم. مثالی دیگر. علما و فضلا و دردمندان در مورد اثرات مخرب برخی برنامه‌های تلویزیون ازجمله فیلم‌ها و سریال‌ها و... کم تذکر نداده‌اند؛ اما در کدام مورد به انقلابی‌ترین! شکل ممکن با تهیه‌کننده‌ای برخورد شد و بحثش بالا گرفت؟ در داستان برنامه سمت خدا! چرا که از سازمان انتقاد شده بود. بازهم مثال این پاسداری از خود را آن سال‌ها در دانشگاه می‌دیدم که در برخی تریبون‌ها برخی دانشجوها به خیلی چیزها توهین می‌کردند که معمولی‌ترینش اسلام بود؛ اما کافی بود یک نفر به مسئول دانشگاه بگوید بالای چشمت ابرو است... . چرا از خودمان مثال نزنم. در آن سال‌های دور، تنها دفعه‌ای که تمام بچه مذهبی‌ها و تشکل‌ها و هیئت‌ها و کانون‌های مذهبی دانشگاه یک‌صدا شدند و تا پای عوض کردن معاون دانشگاه رفتند؛ زمانی بود که یکی از نشریات زرد دانشگاه به تشکل‌ها توهین کرده بود. وگرنه در باقی مواقع چه بی‌حجابی باشد چه سخنران فتنه‌گر باشد چه پای نظام در میان باشد؛ اتحاد که سهل است؛ کسی در میدان نبود.

مطلب حاشیه‌دار این روزها که درواقع این نوشتار برای پرسیدن چند سؤال پیرامون آن نگاشته شده؛ کنسرت است. اصلاً با این کاری نداریم که اگر کنسرت بد است چرا فقط در مشهد و قم نباید برگزار شود و باقی استان‌ها به ما چه ارتباطی دارد. این را هم نمی‌خواهم بگویم که اگر با خود موسیقی مشکلی ندارند و با حواشی زننده‌ی غالب کنسرت‌ها مشکل‌دارند؛ مگر آن حواشی مثلاً بر مردم شیراز و همدان و اهواز و رشت و اردبیل بی‌اثر است؟ بازهم به من مربوط نیست که بگویم برگزاری کنسرت در قم جز یک لجبازی کودکانه و کم ­خردانه چیز دیگری نبوده است. سؤال اساسی من این است: فضای کنسرت اگر بی‌تربیتی باشد (که معمولاً هم هست) در مشهد و در حضور امام معصوم بی‌تربیتی تر است یا در قم و محضر خواهر محترم امام معصوم؟ اگر اجتماع طلاب مثلاً به‌جای قم در تبریز بود آیا بازهم سروران به اجرای کنسرت در قم اعتراض می‌کردند؟ آیا حضور مقدس برخی سروران از حضور مضجع نورانی ثامن‌الحجج مقدس‌تر است که حتماً باید در قم کنسرت برگزار می‌شد تا صدای برخی دوستان دربیاید؟ حتماً باید در قم کنسرت راه می‌انداختند که وزیر به استعفا بیفتد؟ هیچ به این فکر کرده‌اید که مرزهای زندگی اسلامی را تا قم المقدسه کوچک کرده‌ایم؟ نصف مساجد کشور بی امام جماعت مانده است و نصف دیگر به‌ندرت سه وعده نماز جماعت دارد آن‌وقت موضوع حرکت‌های انقلابی ما شده است: خودمان. ما پاسدار خود هستیم نه پاسدار ارزش‌ها؛ نگهبان حریم خود هستیم نه نگهبان ارزش‌ها. دانشجوی کمترینی چون من شرم داشت که از عین عبارت مرحوم منیر استفاده کند. گفتم شاید استفاده این عبارت توسط من بی‌ادبی باشد. تغییرش دادم به: اصاله الخودمانی. ما نسل نوی این آسیب هستیم؛ ما "نو اصاله الخودمانی­ ها".

  • میر محمد مطهری موید

جهاد اقتصادی و فرهنگی همزمان

میر محمد مطهری موید | سه شنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۴۴ ب.ظ | ۲ نظر

شخصی


میم انگشتر


بسم الله الرحمن الرحیم


💎گروه "میم" 

🔸🔸🔸🔸🔸

👤همیشه برام دغدغه بود که وقتی از فضای دانشگاه دور میشم؛ توی گیر و دار زندگی حال و هوای فعالیت های فرهنگی و تشکیلاتی و ... رو چطور می تونم حفظ کنم. به خودم میگفتم باید دنبال یه کاری باشی که همزمان هم جهاد فرهنگی باشه هم جهاد اقتصادی.

👥یکمی که از ازدواجم گذشت دیدم باتوجه به سابقه ی فامیلی مون توی کار انگشتر و رواج کار های اقتصادی در فضای تلگرام و کانال های تلگرامی، میتونم وارد این فضا بشم ولی بعد فرهنگی اش برام مساله بود. 

🗣به فکرم زد که یه نظر اینه که کاری رو انجام بدی که فرهنگیه و از اون کار پول در بیاری... ولی یه منظر متعالی تر میتونه این باشه که هر کاری که برای کسب روزی حلال میکنی بهش یه بعد ارزشی بدی... حالا این کار میتونه هر چیزی باشه . اینطوری همه ی مشاغل ما دارای بار ارزشی میشن نه فقط تعدادی شون.


🔔پیش خودم فکر کردم که خوب شغل انگشتر فروشی میتونه چه بار ارزشی اعتقادی و از همه سخت تر انقلابیی داشته باشه ؟ 

این کار ها به نظرم رسید:

🔷1- توجه و اولویت دادن به معارف و سنت پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) که توصیه های زیادی در رابطه با انگشتر و نقش نگین و... دارند و نشر اون ها به جای استفاده از محرک هایی مثل سنگ ماه و سنگ چاکرا و... که متاسفانه خیلی توی جامعه فراوون شده و هیچ کدوم هم منبع درست و موثقی نداره و تازه اگر داشته باشه هم از اعتقادات کنفسیوسی و شرقی سرچشمه داره بیشتر تا ادیان الهی.

🔶2-استفاده از تیکه کلام های مذهبی در گفتگو با مشتری ها و یا مطالبی که توی کانال گزاشته میشه مثل " ان شاء الله " یا مثل این جمله که " ان شاء الله از برکات معنوی اش برخوردار بشید."

🔷3-رعایت انصاف و سود عادلانه در قیمت گزاری محصولات توی بازاری که سود های 300 درصدی توش عادی محسوب میشه و مشتری ها معمولا تفاوت کیفیت ها رو نمیتونن تشخیص بدن. مثلا مشتری ها شاید نتونن تفاوت عیار نقره 925 رو با 850 تشخیص بدن ( خیلی از فروشنده ها هم نمیتونن) یا این که خیلی ها تفاوت عقیق یمن رو از غیر یمن تشخیص نمیدن یا نمیدونن که یاقوت شمش خیلی زیبا تر از یاقوت معدنیه ولی قیمتش خیلی کم تر و کم ارزش تره... . از روز اول تمام تلاشم رو کردم که اولا واسطه ها رو حذف کنم تا قیمتم کم تر بشه و ثانیا هر روز کیفیت کار ها رو بیشتر و بیشتر کنم.

🔶4-استفاده از مطالب و عکس های تبریک و تسلیت در ایام مذهبی.

🔷5-دیدم خیلی از اعضای کانال ممکنه خانم های مذهبیی باشند که دوست ندارن به یه فروشنده آقا پیام بدن، به همین دلیل برای خانمم هم یک اکانت درست کردم و به عنوان اپراتور خانم توی کانال ویژه ی کار های زنونه معرفی کردم . الان هم اپراتور آقا داریم و هم اپراتور خانم.

🔶6- از همه سخت تر که فکرم رو مشغول کرده بود این بود که چه کار انقلابیی میشه کرد توی این کار تا این که به نظرم رسید اعلام کنم که به طلاب و بسیجی ها و بچه تشکیلاتی ها و فرهنگی ها تخفیف ویژه میدم . این کار باعث میشه به یه قشر خاص ضریب داده بشه. حتی اگر کسی که بسیجی هم نیست بیاد بگه من بسیجی ام خیلی خوبه چون تشبه به کفار حرامه و تشبه به صالحین توصیه شده... 

🔷7-استفاده ی غیر مستقیم از صحبت ها و عکس های حضرت آقا در ایام و مناسبت های مختلف

🔸🔸🔸🔸🔸

👆🏻اینارو عرض کردم که هم معرفی کارمون باشه و هم اگر خدا توفیق بده یه تجربه ی خوب رو به بچه مذهبی ها توصیه کرده باشم.

❤️این مطلب رو اگر دوست داشتید پخش کنید لطفا فقط توی گروه ها و کانال های بچه مذهبی ها بزارید ... ممنون.


🌺🌺🌺

https://telegram.me/joinchat/AWQjgD0gv044RW0WFCR2pA 👈 برای عضویت در *کانال ویژه ی آقایان* این لینک را لمس کنید

🌺🌺🌺

https://telegram.me/joinchat/CYvaWj1uVOBuYurUsJdAow 👈 برای عضویت در *کانال ویژه ی بانوان* این لینک را لمس کنید

  • میر محمد مطهری موید

پیچ تاریخی به سمت مرز روشن جهان بینی ها

میر محمد مطهری موید | پنجشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۲:۴۵ ب.ظ | ۳ نظر

فرهنگ



بسم الله الرحمن الرحیم 

کاسبی همان اصالت دادن به نفع است. دوقطبی تمدنی لیبرالیسم و اسلامی کم‌کم در حال روشن‌تر شدن است

مرز میان این دو تمدن دقیقاً از وسط کشورهای اسلامی می‌گذرد. بخش عمده‌ای از مردم جهان در دهه‌های اخیر به آرامش پس از انتخاب رسیده بودند. انتخاب گروهشان. اما مردم کشورهای اسلامی و به‌ویژه ایران در دوره‌ای پرتنش زندگی کرده‌اند که از طرفی اسلام‌گرایان به دنبال اثبات توان تمدن سازی خود بوده‌اند و از طرفی لیبرال‌ها به دنبال حفظ شرایط خود در اشراف به منابع ثروت و قدرت دنیا

ویژگی خاص ایران به‌عنوان منبع تولید ادبیات تمدن اسلامی؛ به دلیل آنکه قوای طرفدار جهان‌بینی اسلامی پایگاهی قوی‌تر در مقابل طرفداران نگاه لیبرالی دارند؛ باعث شده است طیف‌های مختلفی، از مردم عادی گرفته تا سیاسیون رده اولی، ناگزیر به انتخاب نوع جهان‌بینی خود باشند

کمی پس از انقلاب که دوقطبی انقلابی و ضدانقلاب جای خود را به دوقطبی اصلاح‌طلب و اصولگرا داد، افراد و جریان‌های مختلف سعی در تعریف خود در یکی از این دو جناح داشتند. لیکن از همان روزهای اول نوعی ابهام در این دسته‌بندی خودنمایی می‌کرد. تعاریفی و اصطلاحاتی مانند اصول‌گرایان کاسب؛ امریکنوفیل؛ ابطال طلبان (!)؛ حزب باد؛ تلاش‌هایی در جهت رفع ابهام دوقطبی اشتباهی اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی است. پس از فتنه 88  مطالبه‌ای شروع شد که به دنبال کشف دقیق مرزهای میان دو قطب اساسی و بدون ابهام فکری در ایران بود

در شرایط امروز دولت جمهوری اسلامی ایران و با مطرح‌شدن کلیدواژه‌ای مثل نفوذ در میان مردم و سیاسیون، دوقطبی اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی دیگر قابل اعتنا نیست و نه‌تنها کمکی به تحلیل‌های سیاسی نمی‌کند که موجب گمراهی برخی مردم و تحلیل گران شده است. دوقطبی تمدنی اسلام و لیبرالیسم که مرزهای اساسی آن از وسط ایران گذر می‌کند؛ روزبه‌روز در حال روشن‌تر کردن یارکشی‌های خود است. مردم و سیاسیون کم‌کم در حال انتخاب طرف موردعلاقه خود هستند. انتخاب می‌کنند که به نفع، اصالت دهند یا به‌حق؛ به دنبال خود باشند یا عدل؛ در تیم اسلام انقلابی بازی کنند یا در زمین لیبرالیسم منفعت‌طلب.

مردم و سیاسیون یا انتخاب کرده‌اند و یا در حال انتخاب‌اند که طرف دار شعارهایی مثل آزادی، حداکثر سازی خوشی، منافع ملی، نسبی‌گرایی در اخلاق، پوپولیسمِ پلورالیسم فرهنگی، ایدئولوژی زدایی، فردگرایی، اصالت عقل تجربی، سود و منفعت‌گرایی، جدایی دین از اداره و سیاست، تخصص گرایی  و سازش و تعامل با دشمنان باشند؛ یا پیرو اصول و آرمان‌هایی مانند عدالت‌طلبی، حق، ایدئولوژی و اصول اسلامی، جمع‌گرایی در کنار احترام به فرد، خانواده محوری، اصالت فطرت، هدف فردی و اجتماعی سیر الی الله، اعتقاد به غیب، اصالت به سعادت اخروی در کنار سعادت دنیوی، تعهد گرایی، دینی کردن اداره و سیاست، اخلاق غیر نسبی، ترویج فرهنگ اسلامی و صدور انقلاب.

کاسبی عملیات طبیعی یک انسان لیبرال است؛ چه خود بداند لیبرال است چه نداند. در این مبارزه طبیعت رفتار هرکدام از دو قطب اثبات ارزش‌های خود و ابطال نهادهای طرف مقابل است. نگاه صرف به عملیات ابطال طلبی طرف لیبرال ناشی از همان نگاه ناقص حزب اللهی هاست: تهدید محوری.

طرفداران تمدن و جهان‌بینی اسلامی نیز باید به نوبه خود ابطال طلب باشند و اثبات گر: تلاش در جهت ابطال نهادها و ارزش‌های طرف مقابل و اثبات و استفاده از ظرفیت‌های خود.

بعد از دوران صدر اسلام این اولین باری است که دو قطبی واقعی تمدنی در جهان، بین نفسانیت تام و الوهیت تمام واقع شده است. معنی اساسی پیچ تاریخی، نتیجه ی مبارزه ی میان این دو قطب است. اگر جریان اسلام انقلابی مقاومت کند بی شک بنا بر عهد الهی پیروز است؛ لیکن اگر جریان مقاومت از هم بپاشد چه بسا تا هزار و چهارصد سال دیگر هم جریان تمدنی اسلام نتواند در مقابل نفسانیت علم بردارد.

...

التماس دعا

 

  • میر محمد مطهری موید

رابطه ملیت ایرانی و اسلام

میر محمد مطهری موید | شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۴، ۰۶:۲۱ ب.ظ | ۰ نظر

شهید مطهری



بسم الله الرحمن الرحیم 


از دیدگاه شهید مطهری

  1. ملیت پرستی بر خلاف اصول و تعلیمات اسلام است؛ لکن احساسات ملی تا جایی که جنبه مثبت داشته؛ نتیجه اش خدمت به هموطنان باشد قابل قبول است.
  2. در نگاه تمدنی، در حالی که جامعه ی اسلامی قرن هاست به وحدت فکری و عقیده ای و ایدئولوژیکی رسیده است، تهییج احساسات ملی، نوعی ارتجاع و عقبگرد است و موجب تفرقه و جدایی میشود.
  3. تبلیغات ضد عربی در بین مسلمانان به ویژه ایرانیان، در جهت ضربه به اسلام است.
  4. منطقی عالی تر از ناسیونالیسم وجود دارد و آن این است که هیچ خردمندی، یک مساله علمی یا فلسفی یا اعتقادی را به صرف اینکه ملی و وطنی است؛ نه میپذیرد و نه رد می کند.

 
  • میر محمد مطهری موید

خاطره های تشکیلاتی 3

میر محمد مطهری موید | شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۴، ۰۵:۲۰ ب.ظ | ۴ نظر

تشکیلات


کشاورز و مطهری و شیرازی



بسم الله الرحمن الرحیم


قصد دارم طی مطالب دنباله داری خاطرات و تجربیات تشکیلاتی خود و دوستانم را ثبت کنم. عموم این خاطرات و مسائل در دفترچه ی یادداشت کار های روزانه ای که در آن سال ها داشتم یادداشت شده است. انشالله که مفید باشد .

مطالبی که عینا در دفترچه یادداشتم نوشته ام را بصورت خمیده ( ایتالیک ) نشان دار کرده ام

...

قرار بر این بود که در این مطلب به جلسه ی آشنایی برادران کاندیدا، شب انتخابات شورای مرکزی، که در دفتر خوابگاهی تشکیل شد بپردازم. این جلسه برای آشنایی کاندیدا های شورای مرکزی با یکدیگر تشکیل شد. در این جلسه کاندیدا ها خود را معرفی کردند و نظراتشان را در مورد جاد و انتخابات شورای مرکزی بیان کردند. به جز مطالبی که یادداشت کرده ام چیز دیگری از صحبت های دوستان به یاد ندارم.

در دفترچه نوشته ام : جلسه قبل از انتخابات - 89/1/23 ساعت 12:30 شب

برخی از برادران کاندیدا در آن جلسه حضور نداشتن. نکاتی از صحبت های هر کدام از حاضرین را یادداشت کرده ام که در ادامه می آید:

دوست خواه : در هیات کار کرده. جامعه باید جذبه داشته باشد و آپدیت باشد. جامعه راکد است. باید جذب نیرو و آموزش داشته باشیم. اگر رای نیاورم هم کار میکنم.

کشاورز: شورای مرکزی بوده. واحد اجرایی و آموزش. کارهایی تا امروز شده است. باید توی گود باشی. تاکید بر کار تشکیلاتی. در کانون های مسجد فعالیت داشته است.

شیرازی: دوسال در جامعه بوده. معاونت مالی

مطهری: حرف های خودم را ننوشتم

فراشی: ورودی 85 ریاضی. به خاطر دل خودم کار میکنم. دبیر انجمن علمی ریاضی. کانون قرآن

زبردستی: فعالیت در بسیج و کار فرهنگی. حضور در برنامه های مختلف و داشتن مسئولیت در آنها. هدف از حضور یاد گیری است.

زارعان: در تشکل فعالیتی نداشته. حضور در هیات محله و کانون های فرهنگی

پیام ( حضور نداشت. یاری معرفی اش کرد): پرسنلی بسیج بوده است

نادعلی: اهل نیشابور. شورای استانی انجمن دانش آموزی در خراسان. ngo فیزیک دانان جوان به صورت کشوری. مسئول فرهنگی بسیج دانشجویی. بسیار فعال در نشریه


یاد آوری خاطرات قدیمی و صحبت های دوستان دل نشین است. آن شب هیچ کس نمیدانست فردا قرار است چه شود. فکر هایم را کرده بودم. فکر میکردم علی کشاورز به دلیل تجربیه بیشترش در شورا دبیر میشود و خودم هم دوست داشتم مسئول واحد آموزش باشم و زینلیان هم قائم مقامم شود. هرگز فکرش را نمیکردم که چند روز دیگر به عنوان دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه ارومیه انتخاب شوم. 

شب بعد از آن که دبیر شدم، علیرضا یاری مواردی را به من متذکر شد که در دفتر چه ام با عنوان وصایای یاری نوشته ام:

  1. جذب نیرو
  2. گرفتن لیست از کارپرداز( خیری)
  3. گرفتن کیس ها از تعمیرگاه-راه اندازی دفاتر دامپزشکی و علوم با کامپیوتر
  4. پیگیری دفتر در دانشکده فنی
  5. تعیین دبیر و مسئول واحد خواهران تا قبل از اتمام اردیبهشت برای تمام دانشکده ها
  6. تحویل گرفتن اموال از کسانی که اموال دست آنها است
  7. یک ضبط دست کانون قرآن داریم که نمیخواهد بگیریدش
  8. لیست اموال تمام دانشکده ها را در بیاورید
  9. خواهران بعد از ساعت 2 در هیچ دفتر دانشکده ای نباشند. امنیت ندارد. مگر با اجازه مستقیم دبیر
  10. شارژو تعمیر کارتریج پیرنتر
  11. اردو مشهد از حالا پیگیری شود. فقط برای ورودی های 88 
  12. گرفتن اشتراک نشریات کشوری
  13. ترمی یک جلسه دیدار با شکری نیا
  14. ارتباط مستمر با نهاد دانشگاه
  15. حضور مستمر در مجامع ماهانه اتحادیه
  16. تمام اعضای شورای مرکزی در کنگره اتحادیه شرکت کنند
  17. حضور در همایش های سالانه اتحادیه
  18. ارتباط مستمر با دفاتر دانشگاه های دیگر
  19. خرید یک عدد موبایل برای دبیر دفتر
  20. گرفتن خط با صفر آزاد برای دفتر مرکزی
  21. گرفتن مراسم دعا و زیارت در دفتر خوابگاهی
  22. سعی در تجهیز کتابخانه ها
  23. راه اندازی ارگان رسمی جامعه اسلامی دانشجویان
  24. گذاشتن ریش ( برایت حرف در می آورند)
  25. گرفتن اتاق 101 آزادگان که همیشه دست بچه های جامعه اسلامی بوده است
عمل به خیلی از این توصیه ها هنوز هم میتواند موضوعیت داشته باشد.

التماس دعا
  • میر محمد مطهری موید

آیا می‌توان شبکه‌های تلویزیونی تخصصی را خصوصی کرد؟

میر محمد مطهری موید | دوشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۴، ۰۱:۵۹ ب.ظ | ۲ نظر

سیاست گذاری رسانه ای


تلوزیون


بسم الله الرحمن الرحیم

چند وقتی نبودم و از این بابت پوزش می طلبم.

...


این یادداشت در مورد رد یا تایید اصل خصوصی سازی شبکه های تلوزیونی نیست. موضوع این متن، نقد راه حلی است که این روز ها طرفداران خصوصی سازی شبکه های رادیویی و تلوزیونی از آن صحبت میکنند: خصوصی سازی شبکه های تخصصی مثل شبکه ورزش، شبکه سلامت و خیلی موضوعات به ظاهر تخصصی دیگر.

گروهی از متخصصان رسانه بر این باورند که برخی موضوعات تخصصی که جنبه‌ی سیاسی فرهنگی اقتصادی ندارند می‌توانند در قالب شبکه‌های تخصصی؛ خصوصی شوند. مدتی من هم به دلیل درس خواندن در کلاس‌های دانشگاه بر این باور بودم؛ اما دو سؤال ذهن مرا به خود مشغول کرده بود:

1- آیا جدا کردن موضوعات تخصصی از مسائل سیاسی، فرهنگی، اعتقادی؛ نوعی سکولاریسم رسانه‌ای نیست؟

2- آیا می‌توان در عمل موضوعات سیاسی، فرهنگی، اعتقادی و... را از هم جدا کرد و موضوعات و شبکه‌هایی تخصصی و عاری از جهت‌گیری‌های سیاسی، فرهنگی، اعتقادی ساخت؟

چند وقتی‌که فکر کردم در مورد جواب سؤال اول خودم را راضی کردم که برخلاف نظر اساتیدم نظر دهم: جدا کردن موضوعات تخصصی از مسائل سیاسی، فرهنگی و به‌ویژه اعتقادی نوعی سکولاریسم است.

در مورد سؤال دوم هم، دو مثال از هزاران مثالی که مرا به نتیجه قطعی رساندند را بیان می‌کنم:

اولین مثال داستان دعوت شدن دکتر ظریف به برنامه نود است. یکی از شبکه‌های خصوصی که مدنظر اساتید است شبکه ورزش خصوصی است. خوب می‌بینیم که در عمل اگر چنین شبکه‌ای داشته باشیم نمی‌توان آن را از سیاست جدا دانست.

مثال دوم همین‌الان دارد از تلویزیون خانه ما پخش می‌شود، برنامه بهونه با اجرای سامان گلریز. شنیدن ناخواسته حرف‌های سامان گلریز که به‌عنوان مقدمه‌ی برنامه‌اش در مورد ملزومات توسعه پایدار ازجمله حفاظت محیط ‌زیست صحبت می‌کند؛ باعث شد مطالعه کتاب زبان را نیمه‌تمام بگذارم و این جملات را بنویسم. دوستان با کمی مطالعه به عمق واژه‌هایی مثل توسعه پی خواهند برد که با ظاهری فریبنده تغییر عمیق فرهنگی کشورهای به‌اصطلاح جهان سوم (!؟!) را مدنظر دارد.

نظام رسانه‌ای صداوسیما در جمهوری اسلامی ایران بدون تعارف؛ یک نظام ایدئولوژیک و متمرکز است. مجوز دادن به افراد، احزاب یا نهادها برای راه‌اندازی شبکه‌های تلویزیونی خصوصی از ابتدا یکی از خطوط قرمز رسانه‌ای جمهوری اسلامی ایران بوده است.

این‌که آیا این خط‌مشی صحیح است یا نه به این یادداشت ربطی ندارد؛ اما این‌که آیا این بهانه که با تخصصی شدن شبکه‌ها می‌توان با خیال راحت آن‌ها را خصوصی کرد؛ وارد نیست. مشکل اساسی این استدلال نه‌فقط در استفاده ابزاری صاحبان رسانه‌های تلویزیونی تخصصی خصوصی از رسانه‌هایشان؛ مثل مورد برنامه نود است؛ بلکه در آمیخته شدن برخی اصطلاحات تخصصی با زندگی روزمره ما و متشابه بودن برخی مفاهیم آن‌ها هم هست که  موجب می شود گاه خواسته و گاه ناخواسته، پیام‌های فرا واژه‌ای به مخاطب منتقل شود. سامان گلریز ممکن است عمق فرهنگی واژه‌ی به‌ظاهر اقتصادی " توسعه" را نداند؛ اما استفاده‌ی زیاد این‌گونه واژه‌ها در جامعه موجب استفاده آن‌ها در چنین برنامه‌هایی خواهد شد؛ حال بماند که خیلی‌ها هم می‌توانند امثال او را به استفاده از چنین واژه‌هایی سوق دهند.

در مورد همین یک واژه‌ی توسعه خوب است توضیح دهم که در ایران دو گروه وجود دارد. گروه طرفدار توسعه مثل اصلاح‌طلبان و تکنوکرات ها و گروهی از به‌ظاهر اعتدالیون و گروهی از اصول‌گرایان بی‌سواد. عده‌ای هم با مفهوم توسعه مخالف‌اند مانند اصولگرایان ایدئولوژیک تر، دلواپسان و افرادی که ازنظر فکری به ولایت‌فقیه نزدیک‌ترند؛ که واژه‌ی پیشرفت را پیشنهاد داده‌اند (الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت). خوب حال بگویید با ترویج کلمه‌ای مثل توسعه و اتفاق جالبی مثل استفاده آن در یک برنامه‌ی آشپزی در تلویزیون؛ چرا صداوسیما باید این حداقل کنترلی (!) که بر برنامه‌های رادیو تلویزیونی دارد را هم از دست بدهد؟ آن‌هم با بهانه‌ای سطحی مثل تخصصی کردن شبکه‌های خصوصی.

این راه حل فقط نوعی خود فریبی ( یا دگر فریبی ) است که نتیجه ای جز سهل انگاری در قانون گذاری ندارد.

...


التماس دعا

  • میر محمد مطهری موید

آیا اخلاق در جامعه ی آمریکا رو به زوال است؟

میر محمد مطهری موید | دوشنبه, ۴ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۱۸ ق.ظ | ۲ نظر
رسانه
resane


بسم الله الرحمن الرحیم

خلاصه شده ی قسمتی از مقاله ی زیر رو تقدیم میکنم.

آیا اخلاق[در جامعه‌ی آمریکا] روبه‌زوال است؟

 جان دایلین (13)

نشریه‌ی سیاحت غرب شماره 13 صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران

 

 

 

مقاله حاضر، بر اساس نتایج یک نظرسنجى به نگارش درآمده است و جمع‏بندى آن این است که ارزش‏هاى اخلاقى در جامعه آمریکا به‌شدت رو به افول است و مهم‏ترین عامل آن یکى تضعیف و فروپاشى خانواده و دیگرى نقش رسانه‏ها به‌ویژه تلویزیون در بى‏اعتبار کردن ارزش‏ها و هنجارهاى اخلاقى است.

 

 

 نتایج یک نظرسنجى نشان مى‏دهد که بیشتر مردم آمریکا فکر مى‏کنند، شاخص‏هاى اخلاقى کشورشان رو به افول است و کمک به استحکام خانواده‏ها، راه‌حل آن است.

 دلایل افول اخلاقى که در شهرهاى آمریکا یافت مى‏شود، این است: فیلم‏هاى زننده، مواد مخدر، برنامه‏هاى زننده تلویزیونى، بى‏توجهى به کودکان و خانواده‏هاى از هم گسیخته. با توجه به این مسائل، مردم آمریکا نگران از بین رفتن شاخص‏هاى اخلاقى در ایالات‌متحده در پایان قرن بیستم هستند. مطابق سرشمارى سراسرى که مرکز «بازنگرى علم مسیحى» (TIPP) انجام داد:

 - خیلى از افراد موردبررسی، نگرانى خود را از این‌ که سطح اخلاق به پایین‏ترین سطح تنزل یافته است، اعلام کرده‏اند.

 دلایل افول اخلاقى که در شهرهاى آمریکا یافت مى‏شود، این است: فیلم‏هاى زننده، مواد مخدر، برنامه‏هاى زننده تلویزیونى، بى‏توجهى به کودکان و خانواده‏هاى ازهم‌گسیخته.

 در سرشمارى از 800 آمریکایى که توسط مؤسسه تکنولوژى اندازه‏گیرى تدبیر و سیاست (TIPP) ارائه شد، اکثر مصاحبه‌شوندگان معتقدند:

 - امروزه جوّ اخلاقى آمریکا بدتر از سال 1950 است.

 - افول اخلاقى آمریکا، بحران جرم، خشونت، مواد مخدر و حاملگى نوجوانان را به‌طور معنى‏دارى تشدید کرده است.

 - تلویزیون، سینما و موسیقى، تمام ارزش‏هاى ملى را تنزل مى‏دهند.

 - دین و خانواده تأثیر بسیار زیادى بر اخلاقیات ملى دارند، ولى تأثیر آن‏ها نسبت به گذشته کاهش‌یافته است.

 - آموزش باید تأثیر مثبتى بر اخلاقیات داشته باشد، اما از عهده این مسؤولیت ناتوان است.

 - رهبران دینى به خاطر ارزش‏هاى اخلاقى‏شان مورد سرزنش واقع مى‏شوند، ولى اکثر گروه‏هاى عمده دیگر از قبیل احزاب سیاسى و مجریان اقتصادى، روی‌هم‌رفته ازلحاظ اخلاق در طبقه پایین‏ترى هستند.

 نتایج سرشمارى دیگرى نشان مى ‏دهد:

 - در اکثر مناطق آمریکا، اکثر مردم با این عقیده که ارزش‏هاى ملى از سال 1950 به تعطیلى رفته است، موافق‌اند، این نظر مخصوصاً در جنوب و غرب صادق است.

 - در بین گروه‏هاى آمریکایى، جمهورى‏خواهان، سفیدپوستان و افراد بیش از 55 سال، نگرانى بیشترى دارند.

 - «آن اچارک» معلم پایه دوم و یکى از افراد موردبررسی، تأثیر شاخص‏هاى پایین کشور را بر دانش‏آموزان کلاسش در بیکرزفیلد و کالیفرنیا مشهود مى‏ داند. او مى‏ گوید: «جوّ اخلاقى به‌وضوح بدتر شده است.» او ازآنچه مردم از تلویزیون و حتى اینترنت مى‏بینند، متأثر است. او معتقد است: نتایج بررسى نشان مى‏ دهد، دلیل این‌که دانش‏آموزان هم ازلحاظ فیزیکى و هم ازلحاظ عاطفى مورد بى‏ توجهى واقع مى‏شوند تا حدودى این است که والدین آن‏ها «در تلاش‌اند تا سر خود را بالاى آب نگه‌دارند» و همچنین والدین خودخواه شده‏اند.

 در یک نظرسنجى از مردم خواسته شد تا درباره نقش پنج گروه مهم در جامعه نظر دهند. این پنج گروه عبارت‌اند از: سیاسیون، رهبران اقتصادى، شخصیت‏هاى دینى، قهرمان‏هاى ورزشى و ستاره‏هاى سینما. تنها کسانى که درزمینهٔ دین فعالیت مى‏کنند، نمره بالایى گرفتند.

 خانم اچارد می ‏گوید: امروزه بچه‏ ها ازآنچه که نباید بدانند، بیشتر آگاه‌اند، مثلاً بچه ‏هایى که در سنین 7 یا هشت سال هستند. چنین شرایطى مشکلاتى را پیش مى‏آورد که اغلب به‌جای آن‌که والدین مسئول آن باشند به دوش مدرسه‏ ها مى ‏افتد.

 نزدیک به 80 درصد جمهورى خواهان و 53 درصد از دموکرات‏ها مى‏گویند: در چهل سال گذشته، اخلاقیات جامعه به‌طور معنى‏دارى افت کرده است. 70 درصد سفیدپوستان و 75 درصد از کسانى که شخصاً سال‏هاى 1950 را تجربه کرده و شاهد تغییرات پس‌ازآن بوده‏اند نیز همین نظر را دارند. تنها نظر یک گروه در این زمینه متفاوت است. آمریکاییان غیر سفیدپوست. درحالی‌که 43 درصد مى‏گویند، امروزه اخلاقیات بدتر شده است، نزدیک به یک‌چهارم غیر سفیدپوستان مى‏گویند، سال‏هاى 1990 از 1950 بهتر است و 18 درصد اعتقاددارند، شرایط تقریباً یکسان است. به نظر مى‏رسد غیر سفیدپوستانی که نظرشان متفاوت است، در سال‏هاى پس از 1960، از حقوق شهروندى مناسب‏ترى بهره‏مند شده‏اند.

 چه طور به اینجا رسیده‏ایم؟

 زمانى که آمریکاییان متوجه افول اخلاقى در جامعه خود شدند، در جستجوى عوامل آن به رسانه‏ها و خصوصاً تلویزیون رسیدند. «جیشن ساینس»  مى‏گوید: «تلویزیون بدترین است». او متذکر مى‏شود، تلویزیون در خانه، در دسترس بوده و اجتناب از آن سخت است، درصورتی‌که استفاده از مجلات، سینما و دیگر رسانه ‏ها، مستلزم آن است که انسان به مغازه یا سالن نمایش برود.

  


بعد نوشت : ...

برخی از دوستان را میبینم که دم از رواج اخلاق در جامعه ی آمریکا می زنند. گفته های بالا را اگر از فردی مثل من بشنوند، او را به ندانستن واقعیت در جامعه ی غربی متهم می کنند. میگویند آنها بسیار خانواده دوست و اخلاقی اند. خوش دارم بدانم در مقابل مقاله ی بالا که کاملا در محیط امریکایی نوشته شده است چه استدلالی می آورند. 

اجازه بدهید کمکتان کنم برای استدلال آوردن. در بهترین شرایط و با خوشبینانه ترین نگاه میتوان گفت بعد از یک سقوط آزاد اخلاق در جوامع غربی حالا عده ای از آنها بیدار شده اند و در تلاش اند اخلاق را به جوامع خود برگردانند. اما سوال از دوستان روشنفکر غرب دوست این است که این عده چه تعدادی از افراد جوامع غربی اند؟ چقدر موفق بوده اند؟ چه کرده اند؟ و اخلاقی که از آن دم می زنند بر اساس چه معیار و بر چه محوری است؟ 

...

التماس دعا

  • میر محمد مطهری موید

توصیه های اقتصادی امام خامنه ای به مدیران

میر محمد مطهری موید | پنجشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۰۰ ق.ظ | ۴ نظر

مدیریت



بسم الله الرحمن الرحیم


در برنامه‌ریزی وبلاگم نوبت به مطلب مدیریتی رسید. لکن با توجه به این که در انتهای نامه ی تایید مصوبه شورای عالی امنیت ملی در زمینه اجرای برجام؛ امام خامنه ای تاکیدی چندباره بر لزوم توجه دولت و مدیران کشوری به اقتصاد مقاومتی داشتند ( و متاسفانه حتی این تاکید هم در بازتاب ها و تحلیل های رسانه ها تحت الشعاع برجام قرار میگیرد ) بهتر دیدم که مطلب مدیریتی را به بیان و نکته برداری بخشی از توصیه‌های مقام معظم رهبری در مورد اقتصاد به مسئولین اختصاص دهم. واقعاً اگر چشم و گوشی از مسئولین، بدهکار حرف‌های امام خامنه‌ای بود سیاست‌های اقتصادی ما چیزی غیر از سیاست‌هایی بود که در تمام این سال‌ها گذاشته‌شده است.


پس از هر قسمت از بیانات امام خامنه‌ای برداشت‌های شخصی حقیر که سعی شده جنبه‌ی مدیریتی در آن لحاظ شود آمده است.


بیانات زیر ( به جز آخرین آنها ) در جستجو با کلیدواژه های "اسراف" و "صرفه جویی" بدست آمده است.

...





1. خانم‌های کسانی که همسرانشان یا خودشان مسئولیت‌هایی در بخش‌های مختلف کشور دارند، باید ازلحاظ دوری از اسراف، نسبت به دیگران الگو باشند. می‏خواهیم بگوییم شأن زن مسلمان بالاتر از این است که در دورانی که بسیاری از مردم جامعه‏ی ما محتاج کمک‌اند، کسانی بروند پول بدهند طلا بخرند، زینت‏آلات بخرند، وسایل زندگی رنگارنگ بخرند و در انواع و اقسام روش‌ها و منش‌های زندگی، اسراف کنند. اسراف، الگوی زن مسلمان نیست.۱۳۷۱/۹/۲۵

·        الگو بودن زندگی شخصی مسئولین برای عموم مردم در جهت دوری از (مضموم بودن) اسراف (حتی در حد خرید زینت‌آلات)

·        زندگی کردن به شکلی که بسیاری از مردم جامعه زندگی می‌کنند. به‌ویژه توصیه‌شده برای مسئولین

...

2. چه ستم‌هایی که در حق زن روا داشته شده و اسمش ستم است و چه ستم‌هایی که اسمش هم ستم نیست، اما در حقیقت ستم است؛ مثل همین سوق دادن به تجمل و مصرف‏گرایی و آرایش‌های بیهوده و مخارج سنگین و تبدیل‌شدن به یک وسیله‏ی مصرف. این، ستم بزرگی بر زن است. شاید بشود گفت که هیچ ظلمی بالاتر از این نیست؛ زیرا که او را به‌کلی از آرمان‏ها و اهداف تکاملی خودش غافل و منصرف می‏کند و به چیزهای خیلی کوچک و حقیر سرگرم می‏نماید. ۱۳۶۹/۱۰/۱۶

·        آگاه کردن بانوان از اهداف و آرمان‌های تکاملی آن‌ها موجب دوری ایشان از تجملات خواهد شد.

·        تجمل‌گرایی موجب دوری از اهداف تکاملی زن است. حکومتی اسلامی است که موجب تکامل مردمانش شود. در حکومت اسلامی نباید نسبت به تجمل‌گرایی بی‌تفاوت بود.

·        از مصادیق تجمل‌گرایی مصرف لوازم‌آرایشی به شکل افراطی است. آیا مسئولین نمی‌توانند ورود و توضیح محصولات آرایشی را کنترل کنند؟

...

3. امروز دشمن چشمش به نقطه‏ی حساس اقتصادی است تا بلکه‏ بتوانند این کشور را ازلحاظ اقتصادی دچار اختلال کنند. ... راه مقابله هم انضباط مالی و صرفه‏جوئی و نگاه پرهیز گرایانه‏ی به مصرف‏گرائی است. ۱۳۸۷/۲/۱۱

·        راه مقابله با هرگونه یورش اقتصادی دشمن انضباط مالی و صرفه‌جویی و مقابله با مصرف‌گرایی است. دوای این مشکل داخلی است.

...

4. اسلام به ما می‏گوید ثروت تولید کنید، اما اسراف نکنید. مصرف‏گرایی افراطی موردقبول اسلام نیست. آنچه از تولید ثروت به دست می‏آورید، باز همان را وسیله‏ای برای تولید ثروت دیگر بکنید. ... طوری بشود که منابع درآمدی آحاد مردم، بخصوص طبقات ضعیف، متنوع شود؛ مردم بتوانند گشایشی پیدا کنند؛ این‌یک گام بلند درراه رفاه عمومی است.۱۳۸۶/۱/۱

·        منابع مالی طبقات ضعیف باید متنوع شوند.

·        سرمایه‌گذاری درآمدهای اقشار مختلف باید تبلیغ شود.

...

5. به نظر من باید مسئولان کشور، راه صرفه‌جویی و مقابله با اسراف را به مردم بیاموزند. من به‌صورت کلی این را عرض می‌کنم. خودِ مسئولان دولتی هم نباید اسراف کنند. اسراف مسئولان دولتی، از اسراف مردم عادی مضرتر است؛ زیرا که این اسراف در بیت‌المال است؛ بنابراین مسئولان، فهرستی از مثال‌های صرفه‌جویی و اجتناب از اسراف را ردیف کنند و آن را به مردم بگویند و تعلیم دهند که چگونه می‌شود صرفه‌جویی کرد.۱۳۷۶/۱/۱

·        آموزش صرفه‌جویی به مردم با تهیه‌ی فهرستی از راه‌های اجتناب از اسراف

·        عدم اسراف گرایی در مسئولین، چه در اموال شخصی و چه در اموال بیت‌المال

...

6. رفاه مادّی، به معنای ترویج روحیه‏ی مصرف‏گرایی نیست- که خود، یکی از سوغات‌های شوم فرهنگ غرب است- بلکه بدین معنی است که کشور ازنظر آبادی و عمران، استخراج معادن و استفاده از منابع طبیعی، تأمین سلامت و بهداشت جامعه، رونق اقتصادی و رواج تولید و تجارت، با تکیه‌بر استعدادهای ذاتی نیروهای انسانی خودی، به حد قابل‌قبول برسد و علم و فرهنگ و تحقیق و تجربه همگانی شود و نشانه‏های فقر و عقب‏افتادگی رخت‏ بربندد.۱۳۶۸/۴/۲۳

·        رفاه بدون استثنا در کشور ما با المان‌ها و مفاهیم رفاه در سبک زندگی غربی تعریف و تبلیغ می‌شود.

·        تصحیح نگاه مسئولین و مردم نسبت به معنای رفاه مادی

·        اقدام به تولید و ایجاد ارزش‌افزوده با اتکا به قوای داخلی موجب رفاه مادی است.

...




7. {از ویژگی‌های سیاست‌های اقتصاد مقاومتی } مسئله‌ی اصلاح الگوی مصرف است؛ مسئله‌ی صرفه‌جویی، پرهیز از ریخت‌وپاش، پرهیز از اسراف، پرهیز از هزینه‌کَردهای زائد. البته در این زمینه خطاب اول من متوجه به مسئولان است؛ مسئولان نه‌فقط در زندگی‌های شخصی خودشان که حالا آن‌یک مسئله‌ی درجه‌ی دو است [بلکه] در درجه‌ی اول و در حوزه‌ی مأموریت خودشان باید به جد از ریخت‌وپاش پرهیز کنند. -۱۳۹۲/۱۲/۲۰

·        بسیاری از همایش‌ها و کنفرانس‌ها و برنامه‌ها و بنرها و ... مصادیق ریخت‌وپاش و اسراف‌اند. باید جلوگیری شود.

·        سیاست‌های اقتصاد مقاومتی در خروجی مدیریت مدیران باید دیده شود.

...

8. اقتصاد مقاومتی الزاماتی دارد. مردمی کردن اقتصاد، جزو الزامات اقتصاد مقاومتی است. این سیاست‌های اصل ۴۴ که اعلام شد، می‌تواند یک تحول به وجود بیاورد؛ و این کار باید انجام بگیرد. بخش خصوصی را باید توانمند کرد؛ هم به فعالیت اقتصادی تشویق بشوند، هم سیستم بانکی کشور، دستگاه‌های دولتی کشور و دستگاه‌هایی که می‌توانند کمک کنند مثل قوه‌ی مقننه و قوه‌ی قضائیه کمک کنند که مردم وارد میدان اقتصاد شوند...۱۳۹۱/۵/۳

·        خصوصی‌سازی و تقویت بخش خصوصی دو مسئله‌اند که باید به هر دو پرداخته شود.

·        تشویق به فعالیت اقتصادی باید انجام شود.

·        در این زمینه نقش دولت نقشی اصلی و نقش دو قوه‌ی دیگر کمکی است.

·        باید مردم را وارد میدان اقتصاد کرد.

...

9. کاهش وابستگی به نفت یکی دیگر از الزامات اقتصاد مقاومتی است. این وابستگی، میراث شوم صدساله‌ی ماست. ما اگر بتوانیم از همین فرصت که امروز وجود دارد، استفاده کنیم و تلاش کنیم نفت را با فعالیت‌های اقتصادیِ درآمدزای دیگری جایگزین کنیم، بزرگ‌ترین حرکت مهم را درزمینه‌ی اقتصاد انجام داده‌ایم.۱۳۹۱/۵/۳

·        جایگزین کردن درآمدهای دیگر به‌جای درآمدهای نفتی بزرگ‌ترین حرکت درزمینهٔ ی نجات اقتصاد است. پس باید بیشترین توان و تمرکز دولت هم بر آن باشد نه بر ... (ولش کن)

...

10. همت مضاعف و کار مضاعف در استفاده‌ی بهینه از منابع موجود کشور و امکاناتی که وجود دارد. از همه‌ی آن چیزهایی که می‌تواند برای سازندگی کشور در دوران آینده مورداستفاده قرار بگیرد، یا زندگی عمومی مردم را رفاه و رونق ببخشد، باید حداکثر استفاده بشود؛ یعنی همان چیزی که یکی از ارکانش اصلاح الگوی مصرف است ۱۳۸۹/۱/۱

·        استفاده‌ی حداکثری از همه‌ی منابع (که در بالاتر هم ذکر شد) موجب رفاه مردم است.

·        اصلاح الگوی مصرف موجب ایجاد ظرفیت برای استفاده‌ی بیشتر از منابع ثابت خواهد بود.

...

11. می‌شود پول را، درآمد را سرمایه‌گذاری کرد. امروز وسایل این کار فراهم است. با فعال شدن بورس‌هایی که در کشور هست، می‌توان سرمایه‌گذاری کرد. همه می‌توانند آنچه را که دارند، در سرمایه‌گذاری‌ها دخالت بدهند.۱۳۸۹/۱/۱

·        بورس نزدیک‌ترین و ساده‌ترین راه سرمایه‌گذاری درآمدهای مردم است.

...

12. اسراف یک بیماری اجتماعی است. راه مبارزه با مصرف‌گرایی چیست؟ راه مبارزه با ترجیح کالای خارجی بر کالای ساخت داخل چیست؟ این‌ها تحقیق می‌خواهد. در دانشگاه‌ها پروژه‌های تحقیقی بگیرید، استاد و دانشجو کارکنید، نتیجه‌ی تحقیق را به مسئولان کشور بدهید؛ به رسانه‌ها بدهید تا سرریز شود و فرهنگ‌سازی شود. این، می‌شود پیشرفت.۱۳۸۵/۸/۱۸

·        استفاده از ظرفیت دانشگاه‌ها در جهت فرهنگ‌سازی اقتصادی

·        سبک زندگی اقتصادی چیزی فرهنگی است. پس به طبع آن خود اقتصاد هم زیرمجموعه‌ی فرهنگ خواهد بود.

...




13. اسراف، هم لطمه‏ ی اقتصادی میزند، هم لطمه‏ ی فرهنگی میزند. وقتی جامعه‏ای دچار بیماری اسراف شد، ازلحاظ فرهنگی هم بر روی او تأثیرهای منفی می‌گذارد؛ بنابراین مسئله‏ی صرفه‏جوئی و اجتناب از اسراف، فقط یک مسئله‏ی اقتصادی نیست؛ هم اقتصادی است، هم اجتماعی است، هم فرهنگی است؛ آینده‏ی کشور را تهدید می‌کند

اینکه گفته می‌شود از کسانی که مصرف زیاد دارند، مالیات بیشتری گرفته شود، یارانه‏ی کمتری به آن‌ها داده شود، حرف بسیار معقولی است، حرف خوبی است. آن‌کسانی که مصرف کمی دارند، از کمک‌های دولتی، از کمک‌های عمومی بهره‏مند شوند. بعضی‏ها هستند به‌قدری کم آب مصرف می‌کنند که اگر دولت از آن‌ها پول آب را هم نگیرد، مانعی ندارد. بعضی‏ها ده برابر آن‌ها، بیست برابر آن‌ها آب مصرف می‌کنند؛ خوب، این‌ها بایستی هزینه‏ی بیشتری بدهند ۱۳۸۸/۱/۱

·        تناسب میزان دریافت مالیات با میزان مصرف یک بحث است و تناسب میزان مالیات با میزان درآمد هم یک بحث. آیا اگر فردی درآمد بالای خود را دوباره در تولید مملکت سرمایه‌گذاری کند بازهم مستحق پرداخت مالیات بالا است؟ به نظر می‌رسد یک دستور مدیریتی کلان در این بیان نهفته است. مالیات را بر اساس مصرف افراد بگیرید نه درآمد افراد.

...

14. خیلی‌ها قبل از انقلاب به دشت‌های حاصلخیز ما چشم داشتند. کسانی که از همه‌چیز این کشور بیگانه بودند، برای دشت قزوین و دشت مغانِ ما برنامه‌ریزی کرده بودند؛ ما چرا نتوانیم برنامه‌ریزی کنیم تا از این خاک‌های حاصلخیز و از این زمین‌های واقعاً بالاتر از قیمت مادّی استفاده کنیم؟ می‌شود این کارها را کرد و باید بکنیم؛ با روح جهادی ممکن است.۱۳۸۲/۱۰/۱۴

·        کم‌توجهی به مسئله‌ی کشاورزی به‌عنوان یک مقوله‌ی تولیدی بسیار مهم موجب خسران بسیار است.

·        روحیه‌ی جهادی باید در توجه به تولید به‌خصوص در کشاورزی تزریق شود.

...

15. دستگاه‌های مسئول بخش‌های مختلف دولتی، بخصوص دستگاه‌های تبلیغاتی و فرهنگی - به‌ویژه صداوسیما - باید وظیفه‌ی خود بدانند مردم را نه‌فقط به اسراف و مصرف‌گرایی و تجمل‌گرایی سوق ندهند؛ بلکه در جهت عکس، مردم را به سمت قناعت، اکتفا و به‌اندازه‌ی لازم مصرف کردن و اجتناب از زیاده‌روی و اسراف دعوت کنند و سوق دهند ۱۳۸۱/۹/۱۵

·        ضد ارزش نشان دادن مصرف‌گرایی در رسانه‌ها

·        ارزش نشان دادن قناعت در رسانه‌ها

...

16. دولت، علاوه بر صرفه‌جویی بایستی راه‌های صرفه‌جویی را هم به مردم تعلیم دهد. تا وقت نگذشته است - تا ماه‌های اول سال، سپری نشده است - بایستی فهرستی از انواع صرفه‌جویی‌هایی را که مردم می‌توانند بکنند - در آب، نان، بنزین و در مصارف گوناگون و همه‌ی چیزهایی که برای صرف آن‌ها مجبوریم از سرمایه‌های کشور و نفت مصرف کنیم - و راه‌های صرفه‌جویی در آن‌ها را به مردم تعلیم و نشان دهند؛ مردم هم جدا سعی کنند که صرفه‌جویی نمایند.۱۳۷۷/۱/۱

·        آموزش تمام راه‌های صرفه‌جویی در زندگی عموم مردم. واکاوی، شبیه‌سازی زندگی عموم مردم، نوشتن زندگی صرفه جویانه ی مجازی و ارائه‌ی توصیه‌هایی در همه‌ی ابعاد زندگی برای صرفه‌جویی؛ مراحل کار است.

...

17. توصیه‌ی دوم که آن‌هم برای جامعه‌ی ما بسیار مهم است، «انضباط اقتصادی و مالی» است. انضباط اقتصادی و مالی یعنی مقابله با ریخت‌وپاش، زیاده‌روی و اسراف. ... پس در اموال شخصی و مالی که از راه حلال هم به‌دست‌آمده باشد، ریخت‌وپاش غلط و خلاف انضباط است. کسانی که اموال دولتی را مصرف می‌کنند، دیگر بیشتر ۱۳۷۴/۱/۱

·        حلال و حرام بودن سرمایه اجازه‌ای برای ریخت‌وپاش نیست. اسراف به‌خودی‌خود حرام و غلط است و وابسته به موضوع دیگری نیست.

...

18. امیرالمؤمنین علیه‌الصلاةوالسلام، آن روز به کسانی که مسؤولیت امور کشور را بر عهده داشتند، سختگیری را به‌جایی رساندند که به قول امروز، بخشنامه کردند: «ادقوا اقلامکم»؛ سر قلم‌های خودتان را که با آن می‌نویسید، ریز بتراشید. هم صرفه‌جویی در قلم، هم صرفه‌جویی در کاغذ، هم صرفه‌جویی در مرکب! «و قاربوا بین سطورکم»؛ سطوری را که در کاغذ می‌نویسید به هم نزدیک بنویسید و در کاغذ صرفه‌جویی کنید. «و اقصدوا قصد المعانی»؛ مطالب لازم را بنویسید. از زیاده‌روی و زیاده‌نویسی پرهیز کنید ۱۳۷۱/۳/۳۰

·        توصیه و ارائه‌ی بخشنامه‌های اداری در همه‌ی نهادها چه دولتی و چه غیردولتی در جهت کنترل میزان مصرف و صرفه‌جویی و پی گیری جدی آن در جهت اجرایی شدن.

 ...

19. در خاتمه همان‌طور که در جلسات متعدد به آن جناب و دیگر مسئولان دولتی یادآور شده و در جلسات عمومی به مردم عزیزمان گوشزد کرده‌ام، رفع تحریم‌ها هر چند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملت ایران کار لازمی است، لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدی گرفتن و پیگیری همه‌ جانبـه‌ی اقتصاد مقـاومتی میسر نخـواهد شـد. امیـد است که مراقبت شود که این مقصود با جدیت تمام دنبــال شود و بخصوص به تقویت تولید ملی توجه ویژه صورت گیرد و نیز مراقبت فرمائید که وضعیت پس از برداشته شدن تحریم‌ها، به واردات بی‌رویه نینجامد، و بخصوص از وارد کردن هرگونه مواد مصرفی از امریکا جداً پرهیز شود.
29/مهرماه/94-در انتهای نامه ی تایید مصوبه شورای عالی امنیت ملی در مورد برجام

...

...

...

ان شاء الله مورداستفاده قرار بگیرد.

والسلام

التماس دعا

  • میر محمد مطهری موید